سه انیمیشن در یک انیمیشن!
خانه، یکی از اولین نسخه های جدید نتفلیکس در سال 2022است. این فیلم مفهومی ساده به سه قسمت تقسیم میشود که اگرچه کارگردان های متفاوتی دارند اما داستان همه آنها توسط اندا ولش نوشته شده است. هر سه انیمیشن، داستان متفاوتی را درباره ی یک خانه ی بزرگ تعریف میکنند. به غیر از لوکیشن خانه و سبک استاپ موشن، چیزی که نقطه اشتراک این داستان هاست، ترس و ابهام است که در همان لحظات اول تماشای انیمیشن، میتوانید آن را حس کنید. خانه در ابتدا زیبا به نظر می رسد، با حیوانات سخنگو و تصاویری شبیه خانه عروسک، اما به نظر میرسد در هر داستان چیزی در زیر پوست این خانه پنهان است. چیزی اشتباه و ناراحت کننده که می تواند یک رکود اقتصادی یا یک موجود ترسناک باشد. نتیجه ی کنار هم قرار گرفتن این سه انیمیشن با سه داستان متفاوت و در عین حال مرتبط، انیمشن دیدنی و جذاب خانه(The house) را تشکیل میدهد که در ادامه به جزییات بیشتری از هر داستان اشاره میکنیم.
تریلر رسمی انیمیشن خانه
قسمت اول “دروغی بافته می شود. در درون شنیده میشود”
بخش اول، به کارگردانی مارک جیمز رولز و اما دو سواف، داستانی درباره حسادت است. وقتی اقوام بداخلاق و مغرور به دیدار خانواده ای می آیند که به تازگی ثروتش را از دست داده، پدر خانواده (ریموند) را به فکر می اندازند. همین موضوع باعث میشود ریموند با یک معمار عجیب و غریب روبرو شود که به او پیشنهاد میدهد تا خانه رویاهایشان را رایگان بسازد. معمار در ازای بازسازی خانه از آنها میخواهد تا خانه ی قدیمی خود را تحویل دهند و برای مدتی در مکان دیگری زندگی کنند تا وقتی که کار بازسازی تمام شود. در ابتدا، این یک سناریوی تقریباً ایده آلبه نظر میرسد. مکان جدید بزرگ و زیبا است، غذا های لذیذ همیشه آماده است و چراغ ها خود به خود روشن می شوند. اما کم کم همه چیز تغییر میکند. پلهها گم میشوند، کارگران مانند زامبی همه جا در کمین هستند، صداهای ترسناکی در خانه شنیده میشود و معمار هدیه های عجیبی می فرستد. در این میان، دختران کوچک خانواده (میبل و ایزابل) هستند که باید بفهمند در این خانه ی جدید چه خبر است و بتوانند والدین خود را نجات دهند.
قسمت دوم “از دسترفته، حقیقتی است که نمی توان به دست آورد.”
داستان دوم، به کارگردانی نیکی لیندروت فون باهر، در دوران مدرن اتفاق میافتد، زمانی که یک موش پیمانکار، برای به دست آوردن پول، تلاش میکند خانه را بازسازی کند. اما همه چیز به اشتباه پیش می رود. او در رکود اقتصادی همه ی پولش را در پروژه سرمایه گذاری کرده است. پس چاره ای ندارد جز اینکه با مشکلاتی مثل هجوم حشرات مرموز دست و پنجه نرم کند.
وقتی بازسازی خانه کامل می شود، مشتریان برای بازدید از آن میایند. اما فقط یک زوج خانه را میپسندند که کاملا غیر عادی به نظر میرسند. آنها به موش اعلام میکنند که برای تصمیم گیری نهایی درباره ی خانه میخواهند تمام اتاق های آن را بررسی کنند. اما اینکه آنها میخواهند تا چه مدت برای این بررسی ها در خانه بمانند، چالش موش پیمانکار داستان است که بلاتکلیف و منتظر مانده است. او که نگران و مضطرب شده، به جای درست فکر کردن، مدام با دندانپزشک خود تماس میگیرد و شرایط را برای او توضیح میدهد که این کارش، اوضاع را از چیزی که هست بدتر میکند. همه ی این اتفاقات در ادامه دست به دست هم میدهند و موش را هر چه بیشتر به فاجعه ی پایانی داستان نزدیک میکنند.
قسمت سوم “دوباره گوش کن و به دنبال خورشید باش”
در فصل آخر که توسط پالوما بائزا تهیه شده ، خانه توسط شهری سیل زده احاطه شده است. اما یک گربه جوان (رزا) که خانه را به آپارتمان تبدیل کرده است، حاضر نیست واقعیت را بپذیرد و از رویایش که بازسازی خانه است دست بکشد. مستاجران باقی مانده در خانه ی او هر کاری که می توانند برای کمک به رزا انجام می دهند اما این کارها تنها اعصاب رزا را بیشتر به هم می ریزد.
همه چیز به همین شکل آشفته پیش میرود تا وقتی که با ورود یک تازه وارد به داستان، همه چیز عوض میشود. مستاجران تصمیم میگیرند با ساختن قایق هایی از جنس تخته های خانه، از سیل نجات پیدا کنند و صاحب خانه را نیز به رفتن از آن خانه تشویق میکنند. ولی رزا همچنان مشغول کار بازسازی خانه است و تصور میکند سرگرم شدن در این کار، او را شاد میکند. بنابراین به همین سادگی قصد ندارد از خانه اش دل بکند و درگیری رزا با خودش بر سر این تصمیم تا پایان داستان ادامه دارد.
نقش پررنگ خانه در روایت داستان ها
با وجود شرایط و زمان بندی های مختلف در هر داستان، خانه نوعی راه نجات برای شخصیت ها است. خانه فرصتی است برای خانواده میبل تا به روزهایی برگرند که شرایط بهتری برای زندگی داشتند ، برای موش که خود را از زیر بار سنگین بدهی بیرون بکشد، و برای گربه که آرام آرام خانه رویاهایش را بسازد. به نظر می رسد خانه، افراد ناامید را جذب می کند. آنچه در مورد انیمیشن خانه جالب است این است که چگونه هر داستان ماجرای متفاوتی را درباره ی این موضوع تعریف میکند. دو داستان اول خصوصا پایانهای غمانگیز آنها تم ترسناک دارند. اولی ترسناک تر، دومی ملموستر و داستان آخر، با وجود شروع تیره و تار، با یک نتیجه ی شگفت انگیز و امیدوارکننده به پایان می رسد.
معناسازی با تکنیک اعجاب انگیز استاپ موشن
انیمیشن خانه شامل سه انیمیشن فوق العاده با سبک استاپ موشن است. هر داستان حال و هوای متفاوتی دارد. شخصیتهای کچه ای فصل اول حال و هوای تقریباً دنج به خانه میدهند، که این موضوع، عناصر تیره را واضح تر نشان می دهد. در حالی که فصل دوم بهطور باورنکردنی واقعی و با جزئیات است. از متریال نشان دهنده ی جنس ابزار در دکوراسیون گرفته تا نوار کوچکی که وبکم روی لپتاپ پیمانکار را میپوشاند، همگی کاملا با ظرافت تهیه شده اند. در حالیکه، داستان پایانی کمتر به این جزییات پرداخته و رویایی تر است. با پس زمینه های مه آلود که نشانه ای از نزدیک شدن به پایان جهان است. تنها چیزی که در هر سه استاپ موشن، ثابت است، همان خانه است که با وجود تغییرات سطحی در طول سال ها همچنان قابل تشخیص است.
نورپردای و اثر نورهای مختلف بر روی بافت های ساخته شده از عناصر مهمی است که به جذابیت داستان اضافه میکند و معنا های متفاوتی مثل خطر، امید و انزوا را به تصویر میکشد. برای مثال صحنه هایی که در آن رزا تنهاست اغلب تاریک و با نور کم اما صحنه هایی که همسایه ها در اطراف او هستند معمولا روشن و همراه با تابش ملایمی از نور طبیعی است.
اما خانه تنها مضمون مشترک نیست…
اگر با دقت به انیمیشن خانه توجه نکنید، ممکن است فکر کنید خانه تنها چیزی است که این سه داستان را به هم متصل می کند. اما هر سه انیمیشن کوتاه، معانی مشترک و مرتبط زیادی را نشان می دهند. مانند: صنعتی شدن، مادی گرایی، طمع، از دست دادن خانه و ضعف فردی در مواجهه با فاجعه بزرگ. به طور خلاصه، این مضامین، وقتی در این سه دوره از گذشته، حال و آینده نه چندان دور نمایش داده می شوند، داستانی یکپارچه از وحشت زیست محیطی را تعریف میکنند که توسط طمع انسان مدرن و مادی گرایی به وجود آمده است.
به بیان ساده تر، حتی اگر هر فیلم کوتاه در دنیایی متفاوت، در زمان متفاوت، با شخصیت های متفاوت و نامرتبط اتفاق می افتد، باز هم ساختار خانه، نحوه سازماندهی و شیوه روایت داستان ها، باعث میشود همچنان آنها بخشی از یک داستان باشند.
ماجراجویی در پشت صحنه
آتش، یکی از سخت ترین چیزهایی است که در استاپ موشن متحرک می شود. شعله هایی که باید آهسته و لرزان تکان میخوردند زمانی که ریموند برای اولین بار کنده ای را در شومینه روشن می کند. آتش خروشان که بعدا خانه عروسکی مورد علاقه میبل را می بلعد. سوایف می گوید: «جلوه های آتش یک همکاری واقعی بین کارگردان انیمیشن ما توبیاس فوراکر، فیلمبردار مالکوم هادلی و ما بود. “ما می دانستیم که می خواهیم جلوه ها را روی صحنه انجام دهیم. توبیاس یک سیستم انیمیشن برای شعله های آتش ایجاد کرد و مالکوم لامپ ها را برای ایجاد جلوه سوسو زدن برنامه ریزی کرد. در حالی که داستان از واقعیت می لغزد و به یک رویای تب آلود فرو می رود، سطح جزئیاتی که به جهان سازی وارد می شود، گلچین را پایه گذاری می کند و آن را فورا باورپذیر می کند.این فقط سطح مهارت این عروسک سازان را به شما نشان می دهد که در تمام طول کار خارق العاده بوده اند و تمام مکانیک های درون سر خود را درک کرده اند. در روز اول فیلمبرداری، من یک انیماتور داشتم. اولین کاری که او انجام داد این بود که این یک عروسک را گرفت و تعداد زیادی بیان ایجاد کرد تا ببینیم چه چیزی می توانیم از آن به دست آوریم. خیلی هیجان انگیز بود. واقعا به یاد دارم که احساس می کردم عروسک زنده است و شما فقط می خواستید او صحبت کند. این هیجان انگیزترین لحظه است – زمانی که شروع به دیدن زنده شدن آن شخصیت ها می کنید.
بدون دیدگاه