غولهای جعبهای یا باکس ترولز یکی از آثار درخشان استودیوی لایکا است که واقعا ارزش تماشا دارد. این انیمیشن در سال 2014 به کارگردانی گراهام آنابل و آنتونی استاچی تولید شد و توانست نامزد جایزه اسکار بهترین انیمیشن بلند شود. با ما در ادامه ی این مطلب همراه شوید تا نگاهی به دلایل موفقیت این انیمیشن و نحوه ساخت آن داشته باشیم.
غولهای جعبهای داستان پسری یتیم به نام “اگز” است که با موجودات عجیبی که در جعبه پنهان میشوند در زیر شهری به نام “چیزبریج” زندگی میکند. برخلاف شایعاتی که مردم چیزبریج به آن باور دارند، این غولها نه تنها خطرناک نیستند بلکه قلبی بزرگ و مهربان دارند. این داستان با طنزی هوشمندانه، جامعه طبقاتی و تعصبات کورکورانه را نقض میکند و این مفهوم را هم خنده دار، هم زشت ، هم تاثیر گذار و هم واقعی نشان می دهد.
تریلر رسمی انیمیشن غول های جعبه ای
نامگذاری به سبک جعبه ای
این انیمیشن بر اساس رمان “اینجا هیولاها هستند” نوشته آلن اسنو ساخته شده است. استفاده از مواد غذایی مانند پنیر و طنز آن مثل خیلی از خوراکی ها در ادبیات همیشه المانی جذاب و دلپذیر برای ببیندگان بوده است. اسم “غولهای جعبهای” از عادت این موجودات به زندگی در جعبههای مقوایی گرفته شده. از جعبههایی با تصویر ماهی گرفته تا جعبههایی با طرح چای، هرکدام داستانی دارند و به هر غول، اسم و شخصیت ویژه ای میدهند. البته که انیمیت این موجودات با وجود جعبه دور بدنشان از چالش های ساخت این انیمیشن بود اما با تولید این کار انیماتورهای لایکا بار دیگر نشان دادند که از پس هر چالشی برمی آیند.
راز برق چشمان غول های شبگرد
یکی از برجستهترین ویژگیهای این انیمیشن، طراحی فوق العاده عروسکهاست. تیم سازنده، با استفاده از تکنولوژی چاپ سهبعدی، توانستند بیش از 50 هزار چهرهی مختلف برای شخصیتها تولید کنند و جالب تر اینکه هر عروسک با دست ساخته و رنگآمیزی شده است. یکی از جزئیات بی نظیر این عروسک ها، درخشش چشمان غول های جعبه ای در نور کم بود. سازنده ها با استفاده از لامپهای کوچک در پشت سر عروسکها، نور را به داخل چشمها هدایت کردند تا درخششی طبیعی و زنده ایجاد شود. این تکنیک به چهره ی غول ها عمق بیشتری بخشید و به باورپذیری این کاراکترها کمک کرد.
چالشهای فضاسازی در شهر پنیری
شهر “چیزبریج” با طراحی پیچیده و استثنایی خود، یکی از نقاط قوت این انیمیشن است. هر گوشه از این شهر، از خیابانهای سنگفرش گرفته تا برجهای بلند و زبالههای زیرزمین، با دقت طراحی شده است. جالب است بدانید که طراحی این فضا با الهام از دوره ویکتوریایی انگلستان انجام شده و برای ساخت این فضاها، تیم تولید از ماکتهای دقیقی استفاده کردند که همگی با دست ساخته و رنگآمیزی شدند تا حس وحال انیمیشن به بهترین شکل ممکن به بیننده منتقل کنند.
ورود رقصنده های عروسکی به صحنه
رقص شهروندان چیز بریج در قصر یکی از مشکل ترین و البته زیباترین بخش های این انیمیشن است. طبیعیست که پشت سر گذاشتن چنین چالشی بدون یک رفرنس مناسب ممکن نباشد. چیزی که تیم کارگردانی از قبل فکرش را کرده بود و یک گروه رقص به استودیو دعوت کرد تا از زوایای مختلف از آنها فیلمبرداری کند. بعد از آنکه حرکات رقص به صورت سه بعدی ساخته شد، انیماتورهای استاپ موشن کار خود را طبق رفرنس ها شروع کردند. عروسک سازان هم در خدمت اجرای بی نقص این سکانس قرار گرفتند و لباس ها و دامن هایی کاملا منعطف برای انیمیت ساده تر ساختند به طوری که هیچ جای خطایی باقی نمیماند.
غولهای جعبهای با ترکیبی از طنز، هیجان و احساسات و همچنین پایانی دلچسب و به یادماندنی، حاصل پنج سال تلاش 350 هنرمند است. این انیمیشن نشان میدهد که حتی در دنیایی پر از تعصب و نابرابری، عشق و دوستی میتوانند راهی برای بیرون آمدن از پوسته ی خود و تغییر باشند. اگر هنوز این شاهکار استودیوی لایکا را ندیدهاید، بهتر است حتما فرصتی برای تماشای آن پیدا کنید.
بدون دیدگاه